موقعيت جغرافيايي قشم
اين جزيره از شمال به شهر بندرعباس، مركز بخش خمير و قسمتى از شهرستان بندر لنگه، از شمالشرقى به جزيرهى هرمز، از شرق به جزيرهى لارك، از جنوب به جزيرهى هنگام و از جنوب غربى به جزاير تنب بزرگ و كوچك و بوموسى محدود مىگردد. فاصله جزيرهى قشم (از بندر قشم) تا بندرعباس ۸/۱۰ مايل (۲۰ كيلومتر)، تا بندر هرمز ۷۲/۹ مايل (۱۸ كيلومتر)، جزيره لارك (تا مركز دهستان لارك) ۸۵/۴ مايل (۹ كيلومتر)، تا جزيره بوموسى ۰۱/۸۸ مايل (۱۶۳ كيلومتر) و جزيره تنب بزرگ ۵۵/۶۱ مايل (۱۱۴ كيلومتر) است.
نزديكترين بندر در ساحل اصلى كشور به جزيرهى قشم، بندرعباس است كه فاصله آن تا محل سربندر قشم ۸/۱۰ مايل دريايى (۲۰ كيلومتر) است. نزديكترين فاصله اين جزيره به ساحل اصلى كشور، در دماغهى شمالى جزيره، در محل بندر لافت (در جزيرهى قشم) تا آبادى پل، مركز دهستان خمير (در ساحل اصلى كشور) كه فاصله آن در حدود يك مايل دريايى (۱۸۰۰ متر) بوده و در آينده محل احداث پل خليج فارس خواهد بود. جزيرهى قشم در شمال داراى دماغههاى قشم، لافت و باسعيدو و در جنوب دماغه ديرستان است.
مساحت جزيره
مساحت جزيره ۱۴۹۱ كيلومترمربع، حدود ۵/۲ برابر دومين جزيره بزرگ خليج فارس يعنى بحرين است.
طول جزيره از بندر قشم، تا بندر باسعيدو در انتهاى جزيره را در منابع مختلف بين ۱۰۰ تا ۱۳۰ كيلومتر تخمين زدهاند و بيشتر روى طول ۱۱۵ و ۱۲۰ كيلومتر تكيه شده است. در گزارش توجيهى اجراى قانون تعاريف، طول سراسرى جزيرهى قشم را ۱۲۰ كيلومتر ذكر كردهاند. عرض جزيره، در نقاط مختلف متفاوت بوده و بهطور متوسط داراى سه عرض: كم (بين طبل و سلخ)، زياد (بين لافت كهنه و شيب دراز) و متوسط (در منطقه اسكان) است.با اين وجود، عرض متوسط جزيره قشم را ۱۱ كيلومتر مىتوان محسوب داشت.
قسمت وسيعى از كرانههاى شمالى جزيره با جنگل دريايى حرا، كه افزون بر ۱۵۰ كيلومترمربع است، پوشيده شده است. به اين ترتيب، جزيره قشم نه تنها بزرگترين جزيره خليج فارس شمرده مىشود بلكه با وسعتى افزون بر ۱۵۰۰ كيلومترمربع، از ۲۳ كشور بزرگتر است و از جمله: ۵/۲ برابر بحرين، ۵/۲ برابر سنگاپور، ۵/۲ برابر سانمارينو، ۵/۱ برابر هنگكنگ، ۵ برابر مالديو و ۷۰ برابر ماكائو است
زمين شناسى قشم
بر اساس شواهد تكتونيكى و رسوبشناسى، مىتوان قشم را بخشى از جنوب زاگرس در نظر گرفت. شباهت ظاهرى و همچنين هماهنگى در امتداد تاقديسهاى بزرگ جزيره قشم با تاقديسهاى زاگرس، خود شاهدى بر اين موضوع است.
تأثير گنبد نمكى كوه نمكدان بر بخش غربى جزيره كاملاً هويدا بوده و تغييرات مورفولوژيكى و تكتونيكى عمدهاى را بر اين بخش از جزيره ايجاد كرده است.
تاريخچه زمينشناسى و تكتونيك منطقه: بخش شمالى خليج فارس قسمتى از بخش جنوب شرقى زون ساختارى زاگرس را تشكيل مىدهد كه با روند كمربند چينخورده ـ راندگى شمال غربى ـ جنوب شرقى در اثر آخرين فاز كوهزايى آلپين در پليو ـ پليئستوسن چينخورده و دگرريخت شده است. سازندهاى زمينشناسى اين كمربند ممكن است محدوده سنى پالئوزوئيك پيشين تا ترشيرى داشته باشند و شامل دياپيرهاى منسوب به پالئوزوئيك پيشين به نام سرى هرمز بوده كه تا عهد حاضر به طرف سازندهاى بالايى و تا روى زمين فعال بودهاند. بر اساس نظر اكثريت زمينشناسان اين منطقه از نظر تكتونيكى از زمان ترشيرى پسين به عنوان ناحيه فعال تكتونيكى بخش جنوبى پيشانى ديگر ريختى يا كمربند همگرايى (بينالنهرين و حوزه خليج فارس) و همچنين حاشيههاى صفحه فشارشى و برخوردى قاره ايران ـ عربى، فعال بوده است.
منطقه واقع در پايانه جنوب شرقى خليج فارس در امتداد جزاير هرمز، قشم توسط عوارض ساختمانى، رسوبى و زمينشناسى همانند خشكى مادر (main Land)مشخص مىشود كه با ۵/۲ كيلومتر پهنا در باريكترين جاها از آن فاصله دارد. دريابارهاى رسوبات ترشيرى در جزيره قشم بهطور بخشى همراه با نهشتههاى كواترنرى بوده، بنابراين از نيروهاى تكتونيكى فشارشى در ارتباط با فاز كوهزايى آلپين منتج شده است.
پادگانههاى دريايى كواترنرى اغلب بهطور افقى با سطح پلكانى با اندكى شيب به طرف درياها به خوبى گسترش يافتهاند. پادگانههاى قديمىتر مخصوصاً آنهايى كه بر روى ساختمانهاى تاقديسى قرار دارند شيب تندترى داشته و بهطور ملايم چينخوردگى دارند. پادگانهها از مرجانها، پوستههاى جانورى و رسوبات دريايى نهشته شده در بخشهاى ساحلى قديمى ساخته شده و ضخامتشان از چندين متر تا حدود ۱۰ متر متغير است.
از نظر تركيب، آنها شامل نهشتههاى مرجان، لوماشل ماسه سنگى ـ آهكى (لوماشل گريت استون ـ آهكى) و ماسه سنگ بوده كه معمولاً با يك سطح سفت (duricrusted)، بهطور دگرشيب سازند سنگ بستر ضخيمتر اما ضعيفتر (معمولاً طبقات ماسه سنگ قرمز و مارن سيليتى ـ ميوسن ـ پليوسن، سازندهاى ميشان و بر روى آن آغاجارى) را مىپوشانند. گسترش داخلى خشكى پادگانههاى دريايى حداكثر در حدود ۱۰ كيلومتر از خط ساحلى عهد حاضر در جزيره قشم قابل مشاهده است.
چينهشناسى سازندهاى رخنمون يافته در جزيره قشم
۱ ـ سرى هرمز:
اين سرى در گنبد نمكى نمكدان رخنمون يافته (در جاى خود به مكانيسم جايگيرى گنبدهاى نمكى اشاره خواهد شد). از سال ۱۸۵۱ ميلادى تاكنون درباره اين سرى بحثهاى زياد شده و آنها را به سنهاى مختلف با بههمريختگى يا بدون بههمريختگى نسبت دادهاند (مجموعه مقالات سمپوزيوم دياپريسم با نگرشى ويژه به ايران دو جلد ـ ۱۳۶۹). پيلگريم معتقد است كه اين سرى، مخصوصاً در استان هرمزگان، يك سرى نمكى در پايين و يك رديف رسوبى ـ آتشفشانى در بالاست كه به چهار بخش قابل تقسيم است:
۱ ـ سنگ نمك در پايين
۲ ـ مجموعه قرمزى شامل مارن، انيدريت و سنگهاى ماگمايى اسيدى و بازيك همزمان و جوانتر (باعث گرانيتينراسيون متاسوماتيزم و دگرگونى در ميان آنها).
۳ ـ آهكهاى سياهرنگ جلبكى
۴ ـ در هر گنبد نمكى بستگى به همان گنبد دارد بيشتر ماسه سنگهاى قرمز خاكسترى و سبز رنگ با توفيتهاى ريزدانه سفيدرنگ، انيدريتهاى با ضخامت دسيمترى با سنگهاى آهكى به همان رنگ.
تريلوبيتهاى گزارش شده توسط ليز (less 1929) كه توسط كينگ (king 1930)شناسايى شدهاند و نيز آكريتاركهاى شناسايى شده توسط قويدل (۱۳۶۹) در چاه دارنگ شماره ۱ و شاه شيرين ۱ سنسرى هرمز را كامبرين ميانى منسوب مىكند. بر اساس گزارشها و نقشههاى صمديان (۱۳۶۹، ۱۹۸۲) كه سازندهاى ديگر موجود در جزيره و ويژگىهاى آنها عبارتند از:
۲ ـ سازند ميشان:
اين سازند در هسته برخى از تاقديسهاى جزيره قشم (تاقديسهاى هلر، گورزين، سلخ و…) و نيز در قسمت كوچكى از ديوارهاى گنبد نمكى نمكدان قابل شناسايى است. بخش پى اين سازند آهك در روستاى گورى است كه اين بخش در نزديكى گنبد نمكى نمكدان (از طرف تاقديس سلخ) پنهان بوده و به وسيله گمانهزنى ضخامت آن ۱۰۰ متر برآورد شده است. سن سازند ميشان ميوسين پسين است.
۳ ـ سازند آغاجارى:
اين سازند در ناحيه، تناوبى از لايههاى ماسه سنگ آهكى و مارن بوده و با سازند زرين آن همبرى عادى داشته و همبرى آن با نهشتههاى جوانتر ناپيوستگى زاويهدار است. سازند فوق، بدنه اصلى ساخت تكتونيكى جزيره قشم را به وجود آورده و در تمامى تاقديسهاى هلر، سوزا، گورزين، نقاشه، سلخ، باسعيدو و… برونزد اصلى را دارد.
در نواحى قشم و بندرعباس اين سازند داراى ناپيوستگىهاى مركب بين سازندى بوده و پى لايههاى موجود در بين دو ناپيوستگى از يك لايه نازك كنگلومرايى تشكيل شده است. از نظر ديرينهشناسى، ريزسنگوارههاى روزنبران (فرامينيفرها) سن عمومى جوانترين لايههاى اين سازند را ميوسن پسين نشان مىدهد (James and wind, 1965)مطالعه چند نمونه از نانوپلانكتون بخش بالايى اين سازند در جزيره قشم (توسط خانم فاطمه هادوى) سن پليوسن پسين را به آنها مىدهد. سازندهاى محلى جزيره قشم (نامگذارى و شرح توسط صمديان ۱۳۶۹، ۱۹۸۲)
۴ ـ آهك قشم:
نهشتههاى ساحلى فسيل شده بهصورت پادگانههاى دريايى كه به حالت كلاهكى رسوبات كهنتر خود را پوشانده و در سمت ساحل عموماً پرتگاههاى دريايى بىشمارى را به وجود مىآورد. بهطور كلى آهك قشك يك آهك اليتى تخريبى و نسبتاً سفت است كه داراى پوستههاى فسيلى فراوان و كمى مواد تخريبى حمل شده و سيمان كلسيتى است. در برخى نواحى نزديك به ساحل اين آهك تغيير رخساره داده و با آهكهاى ريفى جايگزين مىشود. واحد قشم با ضخامت ميانگين ۵-۴ متر به روى بخشهاى ساحلى تاقديسهاى جزيره قشم نشسته است. سنراديومترى به روش كربن ۱۴، سنى در حدود ۲۵ تا ۴۰هزار سال پيش با ميانگين ۲۵ تا ۳۰هزار سال پيش را براى اين سازند به دست مىدهد.
۵ ـ كنگلومراى دولاب
اين واحد از منشاء آبرفتى و به شكل رسوبات مخروطافكنه است. رسوبات آن، در جزيره قشم، تنها در روى تلاقى دماغههاى تاقديس سلخ و باسعيدو ديده مىشود كه از يك كيلومترى شمال گنبد نمكى نمكدان شروع شده و به سمت شمال تا جنوب بلافصل روستاهاى دولاب و تمگس (در نزديكى تنگه خوران) ادامه دارد. بر اساس جايگاه چينهشناسى سن آن هولوسن پيشين در نظر گرفته شده است.
۶ ـ ماسه سنگ سوزا
اين واحد منشاء دريايى داشته و در پارهاى از نقاط جزيره قشم با گسترش كم قابل مشاهده بوده و از ماسه سنگ آهكى شندار و ريگدار افقى همراه با سنگوارههاى بسيار ساخته شده است. اين واحد در پى كنگومرايى است و ضخامت آن ۳ تا ۴ متر و سن آن نيز به روش كربن ۱۴ حدود چهار تا پنجهزار سال پيش تعيين شده است.
۷ ـ رسوبات هولوسن پسين
برخى از نقاط ساحلى جزيره و نيز كل قسمت ميانى (از شمال تا جنوب جزيره) توسط اين رسوبات پوشيده شدهاند.
چهار نمونه از سواحل شمالى و جنوبى طبل و سواحل شمالى و جنوبى كانى از عمق ۳ سانتىمترى خاك توسط وزارت كشاورزى در رابطه با مطالعات جامع احياء و توسعه كشاورزى و منابع طبيعى حوزههاى آبريز رودخانههاى كشور برداشت شده و در سازمان زمينشناسى كشور مورد مطالعه رسوبشناسى قرار گرفته است. نتيجهگيرى اينكه رسوب هيچكدام منشاء از رودخانه كل نداشته و به نظر مىرسد كه كليه رسوبات از عمل تخريب حمل دريا و بازگشت حاصل از امواج به وجود آمدهاند. البته تعداد نمونههاى ارسالى براى اظهارنظر كافى نبوده و بررسى شرايط زمينشناسى و فيزيكوشيميايى حدفاصل هرمزگان و قشم اهميت زياد دارد.
علاوه بر مطالعات صمديان ۱۳۶۹ و ۱۹۸۲، رئيس و همكاران ۱۹۹۸ در مطالعاتشان ۱۸ پادگانه دريايى جزيره قمش را تا ارتفاع ۲۲۰ مترى شناسايى كردهاند كه با روشهاى راديومترى از نهشتههاى صدفهاى دريايى و مرجانها آزمايش به عمل آمد كه اغلب كريستاليزه بودند ولى نمونههاى زير ارتفاع ۳۰ متر غيركريستاليزه بوده و ميزان بالاآمدگى كلى را ۲/۰ ميلىمتر در سال و در نزديكى گنبدنمكى قشم، اين بالاآدگى سريعتر بوده و براى پريود زمانى ۵ تا ۶هزار سال قبل در حود ۶ ميلىمتر در سال به دست آمد. البته اين اعداد تا حدودى با اندازهگيرىهاى قبلى اختلاف نشان مىدهد كه بيشتر به علت روشهاى كار و كريستاليزاسيون و آلودگى فسيلها مىتواند باشد.
در مطالعه اخير كه توسط پروسر و همكاران (Preusser et al. 2001) براى جزيره كيش منتشر شده است ميزان بالاآمدگى تا حداكثر ۳۲ ميلىمتر در سال نيز تخمين زده شده است.
· تشكيل گنبدهاى نمكى: در تمام جزيرههاى چهارگانه (قشم، هرمز، لارك، هنگام) با گنبدهاى نمكى روبهرو هستيم و به غير از جزيره قشم پيدايش سه جزيره ديگر در ارتباط مستقيم با گنبدهاى نمكى است. بالا آمدن نمك را مىتوان تحتتأثير گرانش واژگون، رفتار ويسكوپلاستيكى آن، نيروهاى تكتونيكى وارده، و وجود نقاط ضعف در مسير صعود نمك در نظر گرفت.
به علت مطالعات بيشتر و وجود كانسار قابل توجه گل اخرا جزيره هرمز از اهميت خاصى در توصيف گنبدهاى نمكى برخوردار است. كه از نظر كانىشناسى و سنگشناسى نيز براى مطالعه گنبدهاى نمكى راهنماى خوبى است. زمينشناسى گنبد نمكى جزيره هرمز توسط الياسى و همكاران، ۱۳۵۵ (توسط گروه زمينشناسى دانشگاه تربيت معلم) انجام گرفته است. در جزيره هرمز سنگهاى آذرين ريوليت، تراكيت، بازالتهاى تجزيه شده، دياباز و مينراليزاسيون كانىهاى حرارت بالا از قبيل پيروكسن، آمفيبول و اليژيست (پولكهاى نازك شش گوش با سطوح رمبوئدرى و بيناكوئيدى)، كوارتز و پيريت در حفرهها و شكستگىهاى سنگهاى آذرين قابل مشاهده است. همچنين در سنگهاى رسوبى قديمى اين جزيره كانىها درجازا نظير دولوميت، پيريت و كوارتز به وفور يافت مىشود.
يكى از كانسارهاى قابل توجه و مهم اين جزيره اخرا است كه از طريق شستشوى سنگهاى آهندار توسط آبهاى نافذ و انتقال اكسيد آهن سه ظرفيتى به اعماق زمين حاصل شده است. ژيزمان اين كانسار بهصورت تودههاى بزرگ عدسى شكل است كه در حد فاصل سنگهاى تبخيرى و برش هترروژن آهندار قرار گرفته است.
ويژگى بارز جزيره پديده فرسايش است كه تپهها و كوههاى به شدت فرسايش يافته را به وجود آورده و مناطق مسطحى نيز كه مواد آبرفتى را باد و باران به همراه آورده و رسوب داده است. در جاى جاى جزيره ديده مىشود.
در جزيره قشم گسترههاى وسيعى نزديك به دريا و نيز تپهها و كوههايى با ارتفاع حداكثر ۴۰۰ متر وجود دارد. نزديك به يك سوم مساحت جزيره نسبتاً مسطح و بقيه كم و بيش پستى و بلندىهاى قابل دسترسى است.
· پستى و بلندىهاى: جزيره قشم از ناهموارىهاى آهكى تشكيل شده است.
ـ در جنوب و پشت شهر قشم (منتهىاليه شرق جزيره)، زمين به تدريج ارتفاع مىيابد و به تپههاى معروف به ”پرتگاه قشم“ ختم مىشود. بلندترين نقطه در پرتگاه قشم در ۵ كيلومترى شهر قشم واقع شده و ۱۷۰ متر ارتفاع دارد.
ـ ارتفاعات جزيره را غالباً تراسهايى تشكيل مىدهند كه دامنههاى آنها شيب تند دارند و اغلب مضرس (داندانه داندانه)اند.
ـ بلندترين نقطه جزيره «كيش كوه» است با ارتفاع ۳۹۷ متر كه در ۳۵ كيلومترى شرق باسعيدو واقع شده. از آنجا كه اين كوه از نمك تشكيل شده، به همين دليل به كوه نمكدان نيز معروف است.
ـ در ۳ كيلومترى شمال شهر سوزا قله سفيدرنگ و مخروطى شكلى وجود دارد به ارتفاع ۱۳۵ متر.
ـ ”قله فينگر“ به ارتفاع ۲۸۰ متر و كوه ”بيسكو“ به ارتفاع ۲۹۴ متر در غرب كوهستان مخروطى شكل سوزا قرار گرفتهاند.
· واحدهاى زيست محيطى: جزيره قشم و جزاير اطراف آن به سه واحد زيستمحيطى عمده تقسيم شده، كه عبارتند از:
الفـ مناطق خاكى: در مورد مناطق خاكى ۷ واحد عمده شناسايى شدهاند:
۱ ـ مناطق كوهستانى قشم شرقى
قسمت شرقى جزيره قشم مشخصاً از فلاتهاى كوهستانى است كه توسط درهها و زمينهاى پست از يكديگر جدا شدهاند.
۲ ـ مناطق كوهستانى قشم غربى
قسمت غربى جزيره را يك محدوده بزرگ كوهستانى تشكيل مىدهد. اين محدوده از دشت ديرستان در شرق به انتهاى غربى جزيره كشيده شده است كه در بيش از نصف طول جزيره امتداد دارد.
قسمت عمده غرب جزيره قشم را محدوده كوهستانى اشغال نموده و تنها يك قسمت باريك از زمينهاى پست بين اين محدوده و دريا باقى گذاشته است.
۳ ـ كوه گنبدنمكى
كوه نمكى ـ كوه نمكدان ـ در قسمت جنوب غربى جزيره، ويژگى عمده مجموعه كوهستانى غربى را تشكيل مىدهد. اين كوه كه به شكل مخروط است تا ارتفاع ۳۹۷ متر (قله كوه نمكدان) مىرسد. ساختار نمكى اين كوه از انباشته شدن صخرههاى آذرين با رسوبات تشكيل شده است. كوه گنبد نمكى، با بقاياى معادن نمك باستانى و چشمههاى آب شور، به خودى خود يك ”اثر تاريخى طبيعى ديدني“ با امكانات آموزشى و تفريحى را به وجود آورده است.
گزارشى از گنبد نمكى نمكدان (قشم)
جزيره قشم از طريق تنگه كلارنس Clarenceيا خورخوران از سواحل ايرانى جدا شده است. مرتفعترين منطقه جزيره قشم، كيش كوه با ارتفاع ۳۹۷ متر از كوه نمك تشكيل شده است كه به كوه نمكدان نيز معروف است.
مشخصات زمينشناختى خليج فارس و جزيره قشم:
خليج فارس دريايى حاشيهاى (Marginal)است كه توسط تنگه هرمز با اقيانوس هند ارتباط مىيابد. از نظر زمينشناسى ساختمانى، خليج فارس يك چاله تكتونيكى است كه به اواخر پليوسن تا پليستوسن تشكيل شده و در نتيجه تداخل چينخوردگىهاى زاگرس و چينخوردگىهاى عربى شكل امروزى را پيدا كرده است. اغلب جزاير و تپه ماهورهاى زيردريايى نيز در اثر بالا آمدن گنبدهاى نمكى تشكيل شدهاند (مؤمنى، ۱۳۷۵).
بررسى وضعيت زمينشناسى ساختمانى و جنس زمينهاى تشكيلدهنده جزيره قشم نشان مىدهد اين جزيره تاقديس عظيمى است كه محور آن منطبق بر محور طولى جزيره مىباشد و به آخرين حركات چينخوردگى زاگرس مربوط است. در داخل جزيره چينخوردگىهاى درهمى وجود دارد كه حاكى از حركات تكتونيكى جوانتر است. عملكرد گسلهاى فعال با امتداد شمالى ـ جنوبى بالا آمدن تدريجى گنبد نمكى نمكدان و حضور پادگانههاى دريايى مؤيد اين نظر است (واشقانى، ۱۳۷۷)
چينهشناسى جزيره قشم
سازند هرمز قديمىترين سازند موجود در جزيره قشم است كه در بخش غربى آن بهصورت گنبد نمكى نمكدان برونزد دارد.
سازند هرمز شامل رسوبات تبخيرى با ضخامت تقريبى هزار متر است كه مابين پى سنگ و پوشش رسوبى زاگرس واقع است.
پى سنگ سازند ميشان ـ به نام آهك گورى ـ در گنبد نمكى نمكدان به ضخامت ۳۰ متر برونزد دارد. اين بخش آهكى كه كرم رنگ است از دور به شكل سنگهاى مقاوم ديده مىشود. سازند ميشان با داشتن فسيلهاى جانورى فراوان، ميوسن آغازين تا ميانى را دارد.
سازند آغاجارى نيز با داشتن بيشترين رخنمون در سطح جزيره از ماسه سنگهاى آهكدار به رنگ قهوهاى و خاكسترى، رگههاى گچ، مارنهاى قرمز و سيلتستون تشكيل شده است. سن سارند آغاجارى ميوسن فوقانى تا پليوسن است.
واحدهاى سنگى جديد شامل واحدهاى ماسه سنگى ويرستان، واحد آهكى قشم، واحد ماسه سنگى سوزا واحد كنگلومرايى دولاب و نهشتههاى عهد حاضر مىباشد.
گنبد نمكى نمكدان
گنبد نمكى نمكدان تنها گنبد نمكى در جزيره قشم است كه از ميان دماغه جنوب، قديس سلخ و دماغه شمال غربى تاقديس باسعيدو بالا آمده است و در نقشه تقريباً دايرهاى شكل و به قطر ۷×۵/۶ كيلومتر است. بام گنبد داراى توپوگرافى نامنظم است و ديواره آن بسيار پرشيب مىباشد.
گنبد نمكى نمكدان مشتمل از نمك و گچ، قطعات ناهمگن از آهك دولوميتى سياه رنگ و شيلهاى آهكى، آگلومراهاى آتشفشانى و گدازههاى ريولتى است. سنگهاى فراگير گنبد داراى لايههاى نازك هماتيتى است. در اين گنبد توده سرپانيتن سبزرنگ وجود دارد و در بام آن حدود ۳۰ متر آهك دولوميتى ديده مىشود. (صمديان، ۱۳۶۹).
در بخش جنوبى گنبدنمكى نمكدان، غارهاى نمكى (Salt Caves)بسيار زيبا و شگفتانگيزى وجود دارد كه ارتفاع آن تا ۲۰ متر نيز اندازهگيرى شده است. سقف غار به وسيله قنديلهاى فراوانى پوشيده شده است كه با گذشت زمان در اثر نفوذ آب تغيير تشكيل مىدهند.
غارهاى نمكى جزيره قشم طولانىترين غار در نوع خود هستند.
از ميان غارهاى نمكى زيبا و عجيب، آب زيرزمينى دائمى نيز جريان دارد كه در تمام طول سال جارى است و در دامنه كوه بهصورت چشمه نمكى است كه منظره بسيار زيبا و ديدنى را ايجاد مىكند.
برخاست گنبد نمكى نمكدان، كه جنبشهاى آن از ميوسن پسين و پليوسن پيشين آغاز شده است، تحتتأثير نيروهاى حاصل از اختلاف چگالى نمك و سنگهاى دربرگيرنده بوده كه حركات تكتونيكى نيز شتاب آن را بيشتر نموده است.
حالت برشى بخش گورى وجود لايههاى كنگلومرايى با قلوههاى از گنبد نمكى نشانههايى از برخاست گنبد نمكى در حين رسوبگذارى سازند ميشان است.
سازند آغاجارى كه بخش اعظم ديوارههاى گنبد را دربرمىگيرد، دگر شكلى يافته است.
جنبشهاى جوان گنبد نمكدان مربوط به ۴هزار سال گذشته است كه با افراشتگى واحد ماسه سنگى سوزا (در نزديكى گنبد نمكى نمكدان) به ميزان ۵/۳-۳ ميلىمتر در هر سال مشخص مىشود. (صمديان، ۱۳۶۹)
۴ ـ زمينهاى باير
در قسمت مركزى جزيره، يك منطقه مشخص زمين باير وجود دارد كه به آسانى قابل مشاهده است. شرايط اقليمى كاملاً خشك همراه با خاك و صخرههاى اعجابانگيزى اين منطقه، محيط را دشمن حيات ساخته است.
۵ ـ مناطق عمده كشاورزى
دشت توريان مركز كشاورزى جزيره است. منطقهاى در قسمت غربى جزيره، از طبل به بندر گورزين نيز از جمله مناطق كشاورزى قابل توجه جزيره را تشكيل مىدهد. به دليل بارندگى اندك و نامنظم و دماى زياد و ميزان بالاى تبخير، شرايط طبيعى قشم براى كشاورزى نامساعد است. منطقه تحت كشت و زرع جزيره تنها حدود ۳۰ كيلومترمربع تخمين زده شده است، يعنى حدود ۲ درصد كل مساحت جزيره.
۶ ـ زمينهاى پست
جزيره قشم از جلگههاى مسطح با ارتفاع كم تشكيل شده كه پوشيده از بازماندههاى آبرفتى نرم (آهك رس، ماسه و لجن) است. جابهجايى بازماندههاى آبرفتى توسط باد موجب افزايش اين مواد به ويژه لجن و ماسه مىشد. در جزيره، تودههاى شن ساحلى نيز وجود دارد. مهاجرت پرندگان ممكن است از طريق كريدور زمينهاى پست بر فراز دشت ديرستان انجام شود. پرندگان آبى، بهخصوص ممكن است توسط زمينهاى پست كه بهطور فصلى از سيلاب پر مىشوند و اغلب در كرانههاى خليج ديرستان ديده مىشوند جلب شوند. در بازگشت پرندگان از آفريقا، اين نوع محل سكونت اولين توقفگاه طبيعى براى تغذيه و استراحت پرندگان پس از پرواز از فراز تنگه هرمز است.
۷ ـ شورهزار
دشتهاى ساحى در منطقه جزر و مدى شامل مناطق وسيعى ”شورهزار“ با بقاياى حاصل از تبخير و بقاياى حاصل از جزر و مد و باد است. اين نوع دشتهاى بيشتر در غرب ناحيه جنگلى حرا ديده مىشوند.
بـ مناطق جزر و مدى:جزر و مدهاى جزيره بهطور عمده روزانه هستند. تفاوتهاى جزر و مد در طول كرانه شمالى جزيره قشم، به علت جزر و مدهاى باسعيدو و لافت، قابل توجه است. در طول كرانه جنوبى جزيره قشم، تفاوت جزر و مدى كمتر از جزر و مدهاى كرانه شمالى است.
در بيشتر ايام سال، در سواحل جزيره قشم يك جريان حركت آب به طرف غرب نشان داده مىشود. ميزان اين جريان بهطور معمول كمتر از يك گروه دريايى است. جريان جزر و مدى در هر دو سوى ساحلى جزيره ظاهر مىشود و در قسمت شمالى تنگه خواران جريان جزر و مدى تا ۲/۲ گره درياى اندازهگيرى شده است.
جـ محيط دريايى:در قسمت شمالى جزيره قشم امواج عموماً كوتاه بوده و به وسيله باد توليد مىشوند. در محيط دريايى جزيره قشم حدود ۱۱ گونه خرچنگ وجود دارد.
يك بستر پرورش ميگو نيز در قسمت شرقى تنگه خواران قرار دارد.
آبهاى ساحلى جزيره قشم از ماهى غنى است. ماهيگيرى از مشاغل مهم است و در دريا بهصورت باز و يا كاربرد تورهاى ثابت متداول است.
لاكپشت سبز در آبهاى جزيره هنگام و لارك و همچنين در تنگه خواران در شرق لافت وجود دارد. ساحل شنى در شرق روستاى كانى و همچنين در ساحل شيبدراز محلهاى مهم براى اين گونه لاكپشتهاى دريايى است.
دلفين بينى بطرى هم از عمده پستانداران منطقه است در حالىكه وال سفيد (نهنگ) كمتر ديده شده است.
در بخش مربوط به حيات جانورى جزيره قشم، به تفصيل در اين باره سخن خواهد رفت.
· ميزان عمق آب در اطراف جزيره:اگر سواحل جزيرهى قشم را به دو نوار شمالى و جنوبى تقسيم كنيم ميزان عمق آب در نوار شمالى در امتداد سواحل ايران كه تنگه خواران را در برمىگيرد نسبت به ميزان عمق آب در نوار جنوبى كمتر است. در نوار شمالى از دماغه باسعيدو به سمت شرق تا روستاى گوران ميزان عمق آب ۲ تا ۸ متر است كه اين عمق بيشترين گسترش را دارد. در برخى از نقاط عمق آب به ۱۰ تا ۱۴ متر نيز مىرسد كه البته گسترش اين عمق محدود است.
از گوران تا بندر لافت كه جنگلهاى حرا گسترش دارند عمق آب بين ۵ تا ۹ متر است كه بهطور پراكنده در برخى از نقاط عمق ۱۰ تا ۱۲ متر نيز به چشم مىخورد. از دماغه لافت تا شهر قشم بيشترين گسترش را عمق ۱۰ تا ۱۲ متر دارد و در بعضى نقاط عمق آب به ۲۲ تا ۲۳ متر نيز مىرسد.
عميقترين بخش در نوار شمالى جزيره تنگه خواران، بين دماغه لافت و آبادى پل است كه عمق آب تا ۲۹ متر مىرسد. در نوار ساحلى جنوبى جزيره عمق آب از غرب به شرق افزايش مىيابد، تا روستاى صلخ عمق ۳ تا ۵ متر گسترش دارد، تنها در يك نقطه در منتهىاليه غربى جزيره عمق آب به ۱۱ متر مىرسد. در سواحل كنارى صلخ عمق تا ۵ متر و هرچه از ساحل دور شويم عمق آب افزايش يافته و تا حدود ۲۳ متر مىرسد. از صلخ تا شيب دراز كه خليج ديرستان و تنگه هنگام را دربرمىگيرد عمق آب ۳ تا ۸ متر است، تنها در قسمتى از تنگه هنگام عمق به ۱۶ متر مىرسد. از سواحل شيب دراز به سمت شرق تا سواحل شهر قشم كه آب بيشترين عمق را در اين بخش از جزيره دارد، عمق آب به ۴۵ تا ۵۱ متر مىرسد.
عميقترين نقطه اطراف جزيره: در نوار شمالى جزيره قشم كه تنگه خواران را در برمىگيرد عميقترين بخش بين دماغه لافت و بندر پل است كه عمق آب به ۲۹ متر مىرسد. در نوار ساحل جنوبى جزيره از سواحل شيب دراز به سمت شرق تا سواحل شهر قشم آب بيشترين عمق را دارد، عمق آب در اين بخش به ۴۵ تا ۵۱ متر است
برچسب: تور ارزان قشم، جزيره قشم بزرگ ترين جزيره خليج فارس، مراكز خريد ارزان قشم، مساحت جزيره كيش، موقعيت جغرافيايي جزيره قشم، ،